خط مشی های مالیات

راهکارهای بستن چاه نفت بر روی اقتصاد ایران

خط مشی های مالیات

راهکارهای بستن چاه نفت بر روی اقتصاد ایران

خط مشی های مالیات

خط مشی های مالیاتی که بسیار از چشم نخبگان اقتصادی دور مانده و بر روی ابعاد آن بررسی خاصی صورت نگرفته است در حالی که کشورهای توسعه یافته کل بودجه خود را از مالیات دریافتی کسب می کنند. در ازای مالیات خدمات دولتی معنا دار می شود و مطالبات مردم اهمیت ویژه می یابد. به امید روزی که همه چاههای نفت ایران بر روی رگ های اقتصاد ملی بسته شود.

این موجب شده خیلی از فعالیت ها جانشین شوند. یعنی شما در کنار فعالیت کشاورزیتان یک آلونک درست کردی که داری نجاری می کنی و هر موقع سازمان امور مالیاتی به شما مراجعه می کند که شما را مشمول مالیات کند شما می گویید من دارم فعالیت کشاورزی انجام میدهم و طبق قانون معافم. یعنی ما در اصابت  در قوانین نقص داریم که بیشتر به نظام سیاستگذاری پارلمانی ما بر می گردد. چراکه نفوذ و لابی اینها خیلی قوی است و می ایند هربار یک سری بخشها را به این معافیت اضافه می کنند و تجربه ای که چند ماه پیش در سال قبل داشتم این بود که سازمان امور مالیاتی لایحه برای اصلاح قانون آورده بود که بخشی از این معافیتها را بردارد. دلایلی بسیار محکم و قوی هم اورده بود که فلان بخش اصلا مستحق معافیت مالیاتی نیست و 45 %درصد سرمایه گذاری اینها منجر به سود می شود مانند بخش ساخت و ساز و مسکن.

ما رفتیم برای این گزارش تهیه کردیم. سود در بحث بخش ساخت و ساز مسکن را محاسبه کردیم دیدیم در بد ترین شرایط که شرایط رکورد است و بهترین شرایط 20 الی 45 درصد فعالان عرصه ساخت و ساز حاشیه سود دارند.  آمدیم گفتیم معاف کردن اینها واقعا خوب نیست و مردم راغب می شوند از بخشهای مولد اقتصاد به این بخش بیایند که کمتر مورد نیاز ماست. ما رفتیم دوستان ذینفع که انبوه سازان و سازندگان باشند با رئسای اتحادیه هاشان آمدند کمسیون اقتصادی تشکیل شد. کمسیون اقتصادی 4 بار این موضوع را بررسی کرد بدلیل لابی و فشار دوستان نتوانستیم کمسیون را با عدد و رقم متقاعد کنیم که اقا  این بخش را از معافیت اقتصادی بر دارید و این بخش را مشمول کنید.

در خیلی از بخش ها در واقع نیاز داریم که ما معافیت ها را تجدید نظر کنیم و یا برداریم مگر آن بخشهایی که بخش عمومی و به این جمع بندی رسیده که معافیت ندادن یعنی اینکه این فعالیت در نظام اقتصادی پا نگیرد.

ما معمولا برای صنایع دوره های زمانی تعیین می کنیم و می گوییم چون فلان صنعت مثلا کفاشی یک صنعتی است که پایه سود پایینی دارد مردم راغب نیستند وارد این صنعت بشوند اما این صنعت، صنعت مادر است و در کشور باید یک عده را راغب کنیم وارد شوند و برای اینکه کمک کنیم سود اندکش زیاد شود ما از او مالیات نمی گیریم. تا چه مدت؟ می گوییم تا 10 سال اگر صاحبان این صنایع حمایت شوند پس از 10 سال وارد صنایع باسود بالا می شوند. ما در مناطق آزاد معافیت ویژه داده ایم مدت قانون آن هم 15 سال انتخاب شده. 15 سال هم الان تمام شده و کسانیکه آنجا کسب و کاری مهیا کرده اند و اواخر سال 14 لایحه و طرح آوردند با فشار در مجلس و 15 سال را 25 سال کردند. دیروز دوستان می گفتند 24 سال شده است و سال دیگر تمام می شود. من به آنها قول دادم که می آیند و اینرا 35 سال می کنند. این حمایت های مالیاتی مان هم حمایت های بعضا معناداری است.

در ارتباط با تبانی ها و فساد هایی که اتفاق می افتد باید این مسائل را در نظام مالیاتی در نظر گرفته شده اند که هرآن ممکن است عده ای وارد مراکز تصمیم گیری بشوند با یکسری آیتم ها خودشان را استثنا کنند و از این مشوقها و تخفیفات و معافیتها بگیرند. ما باید برای این شاخص سازی کنیم. بگوییم شاخص ما برای ارائه معافیت تخفیف یا مشوق برای گروهی از فعالان این سه مورد است:

  1. فعالیتهایشان سود منفی داشته باشد بصورت ذاتی.
  2. سود پایین داشته باشه
  3. سود صفر داشته باشد

برای هر یک تصمیمات مشخص گرفته ایم : برای گروه اول 5سال، برای گروه دوم سه سال و برای گروه سوم تخفیف مالیاتی مثلا 5% قائل شدیم . اما متاسفانه در نظام تصمیم گیری سیاسی ما این موضوعات دیده نشده. 

یک نکته که باید به آن توجه کنیم تقویت ساختار نظام مالیاتی است اگر واقعا قرار است که ما اقتصاد کشور و درامد های بودجه را از درامدهای نفت جدا کنیم و درآمدهای نفت را به بخشهای خاصی ببریم و حداقل هزینه های جاری کشور را از حد اقل درامدهای کشور پوشش دهیم با این ساختار نظام مالیاتی نمی شود. نظام مالیاتی ما مثل خیلی از کشورهای دیگر باید سازمان زیر نظریک وزارت خانه نباشد بلکه باید  بصورت یک وزارت خزانه داری عمومی تشکیل دهیم که یک سری اطلاعات اقتصادی داشته باشد که کل اطلاعات اقتصادی حاکمیت در آن متمرکز شود و هر سازمان یا وزاردت و نهادی که بخواهد از آن اطلاعات اقتصادی برای مقاصد حاکمیتی استفاده کند یک نهاد بالادستی برایش یک دسترسی تعیین کند. الان در کشور ما متاسفانه این نهاد نیست.

اگر سازمان امور مالیاتی بخواهد بودجه کشور را تامین کند و جای وزارت نفت را بگیرد باید یک وزات خانه مستقلی بشود با ساختار اداری جدید که این ضعفها و نواقص را نداشته باشد. شما ها می توانید این را بعنوان یکی از فیلدهای تز کارشناسی ارشدتان انتخاب کنید که آیا ساختار فعلی نظام مالیاتی کشور اهداف درآمدی مد نظر کشور را می تواند پوشش دهد یا نیاز به بازنگری دارد. آیا غالب نظام مالیاتی برای آن اهداف وسیاست های کلان سازمان جوابگوست یا می تواند یک وزارت خانه باشد؟ شما می توانید این را بعنوان یک تز دکتری بگیرید و بحث کنید که سازمان می تواند باشد با تغییر ساختار یا وزارتخانه ای با چه مختصاتی.

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۴/۰۵/۰۱
  • ۳۶۹ نمایش
  • کرامت محمدی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی