مستحضرید که همه دولت بعد از فلسفه شکل گیریشان که باتوجه به دیدگاه و آرمانهایی که آن جامعه برای خودش تبیین می کند دولت ها شکل می گیرند که یک سری وظایفی را برعهده می گیرند که عموماً جنس این وظایف به صورتی است که اشخاص و افراد که غیر ماهیت دولت نه تمایلی دارند و نه رغبتی و نه قدرت اعمال و انجام این وظایف را دارند.
یکی از این پایه های شکل گیری دولت ها این است که بیایند یکسری وظایف حاکمیتی و وظیفه ذاتی خودشان را انجام دهند. در دنیای مدرن و با پیشرفت جوامع بشری دولت ها برای انجام این رسالت خودشان نیازمند منابع پایدار هستند چراکه فقط با منابع پایدار امکان برنامه ریزی وجود دارد تا خط مشی و سیاست های مد نظر قوای حاکم شکل بگیرد. کشور ما هم مثل همه کشور ها از این قاعده مستثنی نیست یک دولتی دارد یکسری وظایفی را طبق قانون دولت برعهده دارد و برای انجام این قوانین نیازمند منابع و درآمد پایدار است.
مختصات کشور ما با همه کشوره های دیگر یکسان است اما از اینجا که چه منابعی پایدارند و چه منابعی می توانند دولتها را در برنامه ریزی مدام و مستمر یک ثبات و نظمی داشته باشد ما جز کشور هایی هستیم که یکسری منابع خدادادی اصطلاحا باداورده مثل نفت داریم و در این موضوع تامین مالی دولت ماهیتا با کشور های دیگر فرق داریم. یک گروه از کشورها هیچیک از این موهبتهای خدادادی را ندارد یا خیلی محدود است و آن دولتها برای تامین منابع مالی خودشان متوسل به یکسری ابزار دیگری شده اند.
یکی از مهم ترین و موثرترین این ابزارها مالیات است و در کشورهایی که منابع تامین مالی دیگری ندارند این ابزار کاملا کارآمد مثمر ثمر موثر و ماهیتاً از بحث تامین منابع خارج شده و دارند از این بعنوان یک ابزار بعنوان اعمال حاکمیت استفاده می کنند.
کشور های نفتی مثل ما بخاطر اینکه زیاد احساس نیاز نشده و برای برنامه ریزی های مستمر و نیاز های روزمره دولتها و تامین منابع و وظایف حاکمیتی شان یکسری منابع خدادادی در اختیارشان بوده به این ابزار فکر نکردند لذا به کارکرده های دیگر این ابزار مثل سیاستگذاری و جهت دهی هم اصلا فکر نکرده اند.
لذا ما نظام مالیاتی را در کل شاکله نظام اقتصادی تا اینجا بعنوان ابزار تامین بخش ناچیزی از درآمدهایمان آنهم اگر شد شد و اگر نشد نشد، چون یکسری درآمدهای
- ۰ نظر
- ۰۱ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۱۰
- ۸۰۳ نمایش