خط مشی های مالیات

راهکارهای بستن چاه نفت بر روی اقتصاد ایران

خط مشی های مالیات

راهکارهای بستن چاه نفت بر روی اقتصاد ایران

خط مشی های مالیات

خط مشی های مالیاتی که بسیار از چشم نخبگان اقتصادی دور مانده و بر روی ابعاد آن بررسی خاصی صورت نگرفته است در حالی که کشورهای توسعه یافته کل بودجه خود را از مالیات دریافتی کسب می کنند. در ازای مالیات خدمات دولتی معنا دار می شود و مطالبات مردم اهمیت ویژه می یابد. به امید روزی که همه چاههای نفت ایران بر روی رگ های اقتصاد ملی بسته شود.

۴ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

 
 

 

رئیس‌کل سازمان مالیاتی با تاکید بر اینکه کف فرار مالیاتی در کشور ۱۴ هزار میلیارد تومان است نه ۱۲۰ هزار میلیارد، گفت: سپرده‌گذاری در موسسات غیرمجاز مشمول مالیات می‌شود. علی عسکری در نشست خبری به تشریح عملکرد سازمان مالیاتی پرداخت و در توضیح میزان دقیق فرارهای مالیاتی و پرونده‌های در دست بررسی این سازمان گفت: 20 درصد از تولید ناخالص داخلی (200 هزار میلیارد تومان) زیر چتر مالیات نیست اما نباید این را با فرار مالیاتی اشتباه گرفت. وی تاکید کرد: هم‌اکنون 70 هزار میلیارد تومان مالیات می‌گیریم. یعنی 7 درصد از تولید ناخالص داخلی به‌عنوان مالیات تلقی می‌شود ولی پیش‌بینی امسال این است که 76 هزار میلیارد تومان مالیات گرفته شود.  عسکری در همین ارتباط به اظهارات معاون سازمان مالیاتی طی ماه‌های اخیر مبنی بر فرار مالیاتی 120 هزار میلیاردی در کشور اشاره کرد و گفت: 14 هزار میلیارد تومان کف فرارهای مالیاتی است بنابراین 120 هزار میلیارد تومانی که به‌عنوان فرار مالیاتی اعلام شده بود اشتباه محاسباتی بود، چرا که 200 هزار میلیارد تومان زیر چتر مالیات نیست. رئیس کل سازمان مالیاتی همچنین گفت: باید 15 درصد تولید ناخالص داخلی به‌عنوان مالیات دریافت شود که حتی اگر براساس این شاخص هم بخواهیم فرار مالیاتی را محاسبه کنیم رقم به 28 هزار میلیارد تومان می‌رسد؛

  • کرامت محمدی

این موجب شده خیلی از فعالیت ها جانشین شوند. یعنی شما در کنار فعالیت کشاورزیتان یک آلونک درست کردی که داری نجاری می کنی و هر موقع سازمان امور مالیاتی به شما مراجعه می کند که شما را مشمول مالیات کند شما می گویید من دارم فعالیت کشاورزی انجام میدهم و طبق قانون معافم. یعنی ما در اصابت  در قوانین نقص داریم که بیشتر به نظام سیاستگذاری پارلمانی ما بر می گردد. چراکه نفوذ و لابی اینها خیلی قوی است و می ایند هربار یک سری بخشها را به این معافیت اضافه می کنند و تجربه ای که چند ماه پیش در سال قبل داشتم این بود که سازمان امور مالیاتی لایحه برای اصلاح قانون آورده بود که بخشی از این معافیتها را بردارد. دلایلی بسیار محکم و قوی هم اورده بود که فلان بخش اصلا مستحق معافیت مالیاتی نیست و 45 %درصد سرمایه گذاری اینها منجر به سود می شود مانند بخش ساخت و ساز و مسکن.

ما رفتیم برای این گزارش تهیه کردیم. سود در بحث بخش ساخت و ساز مسکن را محاسبه کردیم دیدیم در بد ترین شرایط که شرایط رکورد است و بهترین شرایط 20 الی 45 درصد فعالان عرصه ساخت و ساز حاشیه سود دارند.  آمدیم گفتیم معاف کردن اینها واقعا خوب نیست و مردم راغب می شوند از بخشهای مولد اقتصاد به این بخش بیایند که کمتر مورد نیاز ماست. ما رفتیم دوستان ذینفع که انبوه سازان و سازندگان باشند با رئسای اتحادیه هاشان آمدند کمسیون اقتصادی تشکیل شد. کمسیون اقتصادی 4 بار این موضوع را بررسی کرد بدلیل لابی و فشار دوستان نتوانستیم کمسیون را با عدد و رقم متقاعد کنیم که اقا  این بخش را از معافیت اقتصادی بر دارید و این بخش را مشمول کنید.

در خیلی از بخش ها در واقع نیاز داریم که ما معافیت ها را تجدید نظر کنیم و یا برداریم مگر آن بخشهایی که بخش عمومی و به این جمع بندی رسیده که معافیت ندادن یعنی اینکه این فعالیت در نظام اقتصادی پا نگیرد.

ما معمولا برای صنایع دوره های زمانی تعیین می کنیم و می گوییم چون فلان صنعت مثلا کفاشی یک صنعتی است که پایه سود پایینی دارد مردم راغب نیستند وارد این صنعت بشوند اما این صنعت، صنعت مادر است و در کشور باید یک عده را راغب کنیم وارد شوند و برای اینکه کمک کنیم سود اندکش زیاد شود ما از او مالیات نمی گیریم. تا چه مدت؟

  • کرامت محمدی

یکی از ابتدایی ترین ابزاری که می تواند نظام مالیاتی را تقویت کند ارتباط متقابل و اعتماد دو طرفه دولت و ملت است. خیلی بحث هایی که راجع به فرار مالیاتی می‌شود برای جلوگیری از اجتناب و فرار مالیاتی و یا بالا بردن اقناع مردم این است که مردم یا مودیان و فعال اقتصادی که بازی را انجام می دهد به معنای تئوری بازی هایی که هر کسی در شرایط برابر در یک اقتصاد برای رسیدن به هدفی یکسری فعالیت هایی را انجام می‌دهد و دولت مهیا کننده شرایط عمومی رسیدن به اهداف است. اگر بازیگری این بازی بردی داشت دولت می گوید سهم من از کل عایدات تان را بدهید. ملت متقاعد شده اند که دولت فراهم کنند بستر های بازی و است و با شرایط عادلانه و منصفانه برای همه بازیگران. اما در کشوری مثل کشور ما نه دولت به دنبال شرایط عادلانه برای بازیگران و نه بازیگران متقاعدند که دولتها عادلانه شرایط را برای همه فراهم کرده اند، لذا اگر این بازی بردی داشت سهمی از آن را در اختیار دولت قرار بدهند.

این یک وجه از اعتماد متقابل است وجه دیگر این است که اساسا دولتها از لحاظ مشروعیت سیاسی این مشروعیت را ندارند. مثلا می گویند مالیات بدهم که فلان کس که منتخب من نیست و من از فعالین هایش رضایت ندارم مثلا اقداماتی را انجام دهد.

یکسری مسائل برمی‌گردد به مشکلات ریشه ای اقتصاد. مردم می گویند دولت بیخود کرده نفت و گازی دارد می فروشد و درآمد کسب می کند، دیگر چرا از ما مالیات می گیرد؟.

یک سری مسائل بر می گردد بر فرهنگ ها رسوم و آداب مردم. اوایل انقلاب من تاریخ را می خواندم برخی بازاریان متدین کشور مالیات نمی دادند می‌گفتند ما داریم وجوهات شرعی را به حاکم اسلامی به موقع پرداخت کنیم و دیگر ضرورت ندارد از فعالیتهایی که سودی را داشتیم سهمی را برای دولت کنار بگذاریم.

برخی مردم هیچ یک از این مشکلات را ندارند بلکه اقناع نیستند که دولت لزوما عاقلترین فرد برای انتخاب نحوه مصارف این محل درآمدی است. همه این مسائل ذیل فرهنگ مالیاتی مطرح شده و یکسری مشکلات برای ما بوجود آورده است. ما برای رفع هرکدام از این مشکلات بعنوان حاکمیت یکسری راهکارهایی را باید انجام دهیم:

  • برای اقناع مردم در بخش هزینه کرد با جزئیات گزارش بودجه دهیم
  • برای رفع مشکلات مذهبی علما باید دست بکار شوند
  • کرامت محمدی

مستحضرید که همه دولت بعد از فلسفه شکل گیریشان که باتوجه به دیدگاه و آرمانهایی که آن جامعه برای خودش تبیین می کند دولت ها شکل می گیرند که یک سری وظایفی را برعهده می گیرند که عموماً جنس این وظایف به صورتی است که اشخاص و افراد که غیر ماهیت دولت نه تمایلی دارند و نه رغبتی و نه قدرت اعمال و انجام این وظایف را دارند.

یکی از این پایه های شکل گیری دولت ها این است که بیایند یکسری وظایف حاکمیتی و وظیفه ذاتی خودشان را انجام دهند. در دنیای مدرن و با پیشرفت جوامع بشری دولت ها برای انجام این رسالت خودشان نیازمند منابع پایدار هستند چراکه فقط با منابع پایدار امکان برنامه ریزی وجود دارد تا خط مشی و سیاست های مد نظر قوای حاکم شکل بگیرد. کشور ما هم مثل همه کشور ها از این قاعده مستثنی نیست یک دولتی دارد یکسری وظایفی را طبق قانون دولت برعهده دارد و برای انجام این قوانین نیازمند منابع و درآمد پایدار است.

مختصات کشور ما با همه کشوره های دیگر یکسان است اما از اینجا که  چه منابعی پایدارند و چه منابعی می توانند دولتها را در برنامه ریزی مدام و مستمر یک ثبات و نظمی داشته باشد ما جز کشور هایی هستیم که یکسری منابع خدادادی اصطلاحا باداورده مثل نفت داریم و در این موضوع تامین مالی دولت ماهیتا با کشور های دیگر فرق داریم. یک گروه از کشورها هیچ‌یک از این موهبتهای خدادادی را ندارد یا خیلی محدود است و آن دولتها برای تامین منابع مالی خودشان متوسل به یکسری ابزار دیگری شده اند.

یکی از مهم ترین و موثرترین این ابزارها مالیات است و در کشورهایی که منابع تامین مالی دیگری ندارند این ابزار کاملا کارآمد مثمر ثمر موثر و ماهیتاً از بحث تامین منابع خارج شده و دارند از این بعنوان یک ابزار بعنوان اعمال حاکمیت استفاده می کنند.

کشور های نفتی مثل ما بخاطر اینکه زیاد احساس نیاز نشده و برای برنامه ریزی های مستمر و نیاز های روزمره دولتها و تامین منابع و وظایف حاکمیتی شان یکسری منابع خدادادی در اختیارشان بوده به این ابزار  فکر نکردند لذا به کارکرده های دیگر این ابزار مثل سیاستگذاری و جهت دهی هم اصلا فکر نکرده اند.

لذا ما نظام مالیاتی را در کل شاکله نظام اقتصادی تا اینجا بعنوان ابزار تامین بخش ناچیزی از درآمدهایمان آنهم اگر شد شد و اگر نشد نشد، چون یکسری درآمدهای

  • کرامت محمدی